ارتباط نماز با انسانيت :
آثارترک نماز :
نماز حقيقي، معراج واقعي است:
نماز، غفلتزدا است :
ارتباط نماز با انسانيت :
يكي ديگر از نكات مهم در ديدگاه امام خميني ـ رحمه الله عليه ـ دربارهي نماز، ارتباط انسانيت با نماز واقعي است. به گونهاي كه با توجّه به آن، مسألهي ميزان بودن نماز در ردّ يا قبولي ديگر اعمال به سادگي حل ميشود. حضرت امام ـ رحمه الله عليه ـ معتقدند كه نماز با انسانيت، رابطهاي متقابل دارد. ايشان ميفرمايند: مادامي كه انسان، صورت انسان و انسان صوري است، نماز او نيز نماز صوري و صورت نماز است و فايدهي آن نماز، فقط صحّت اجزاي صوري فقهي است، در صورتي كه قيام به جميع اجزا و شرايط صحّت آن كند، ولي مقبول درگاه و پسند خواطر نيست و اگر از مرتبهي ظاهر به باطن و صورت به معني پي برد، تا هر مرتبهاي كه متحقق شود، نماز او حقيقت پيدا ميكند ... پس مادامي كه نماز انسان، صورت نماز است و به مرتبهي باطن و سرّ آن نرسيده، انسان متحقق نشده، انسان نيز صورت انسان است و حقيقت آن متحقق نگرديده، پس ميزان در كمال انسانيت و حقيقت آن، عروج به معراج حقيقت و صعود به اوج كمال و وصول به باب الله با مرقاه نماز است .
آثارترک نماز :
نسبت بهترك نماز و آثار ترك نماز، احادیث فراوانی از پیامبر اسلام و ائمة معصومین وجوددارد كه به خاطر این ذكر آنها در این مختصر ممكن نبوده و به بعضی از آنها اشارهمیشود. رسول خدا فرمود: هركس در امر نماز سستی كند و آن را سبك بشمرد، خداونداو را دچار پانزده بلا میكند
1. كوتاهی عمر
2. كمی روزی
3. زدودن سیمای صالحان ازچهرهاش
4. برای اعمال دیگرش ثوابی ندارد.
5. دعایش اجابت نمیشود.
6. از دعایصالحان بهرهای نمیبرد.
7. مرگ ذلت بار
8. مرگ در حال گرسنگی و تشنگی
9. فرشتهایمأمور برای عذاب او در قبر میشود
10. تنگ نمودن قبراو
11. تاریك شدن قبر او
12. فرشتهای مأمور میشود كه او را به رو به زمین بكشند.
13. حسابرسی شدید در قیامت
14.سلب نظر و توجه خدا از او
15. ابتلاء به عذاب سخت.
این بلاها هر كدامكافی است كه انسان به اندیشه فرو رود و خود را در قهر خدا گرفتار نكند و گذشته ازاین همه بلا، چه بلایی بزرگتر از این كه انسان خود را از فیض حضور در محضر مهربانبی همتا و عزیر بی شریك و قادر بی نیاز محروم كند و در نسیان و فراموشی گرفتار آید.
و فرمودند: نماز را تباه نسازید، چرا كه هركس نمازش را تباه سازد، با قارون (مظهردنیا پرستی) و هامان (مظهر قدرت طلبی) محشور میگردد. و بر خدا سزوار است كه او رادر آتش دوزخ بیفكند.
و فرمودند: نماز ستون دین است هر كس نمازش را از روی عمدترك كند دینش را نابود كرده است و هر كس به موقع نمازش را بجا نیاورد وارد در ( ویل (چاهی از جهنم وارد میشود.
و فرمودند: كسی كه نمازش را سبك بشمارد شفاعت مننصیبش نخواهد شد.
همانطور كه از امام صادق در هنگام شهادت روایت شده است كهشفاعت ما اهلبیت (ع) نصیب كسی كه نماز را سبك شمارد نمیشود.
و در روایات نسبتبه كسی كه گناهان را انجام میدهد، اطلاق كفر نمیشود، ولی تارك الصلاه را كافرمعرفی میكنند و علتش این است كه تارك الصلاه نماز را به خاطر شهوت و میل تركنمیكند و بلكه به خاطر سبك شمردن نمازی است كه آن قدر در دین به آن اهمیت داده شدهاست و یك نحو روی گرداندن از خداوند متعال است. و لذا پیامبر فرمودند: كسی كه سهروز نمازش را(عمدا) ترك كند اگر بمیرد، غسل و كفن ندارد و در قبرستان مسلمانان دفننمیشود.
در سورة مدثر آیات 42تا 45 خداوند از بعضی از اهل جهنم در حالی كهدر عذاب گرفتار هستند میپرسد: چه چیزی شما را در این جهنم قرار داد. جواب میدهندكه ما نماز نمیخواندیم و به فقراء كمك نمیكردیم و در هر چرندی هم وارد می شدیم .
نماز حقيقي، معراج واقعي است:
از نكات ديگر در بيان و فهم ديدگاه امام خميني ـ رحمه الله عليه ـ دربارهي اهميت نماز دارد اين است كه حضرت امام ـ رحمه الله عليه ـ نماز را عين معراج واقعي ميدانند كه داراي حالتها و مراحل گوناگوني است كه براي افراد مختلف به تناسب درجهي ايمان نمازگزار و حضور قلبي وي در نماز، تفاوت دارد. امام خميني ـ رحمه الله عليه ـ به دليل مسئله معراج واقعي بودن نماز، در تفسير نماز به تطبيق دادن آن با حديث معراج پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرداختهاند، زيرا بنا بر دستور پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ اذكار آن سفر هم در نماز از جمله در ركوع و سجود گنجانيده شده است (همان گونه كه در حديث معراج آمده است).
نماز، غفلتزدا است :
نماز نمیگذارد انسان غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر آن گردند لذا در هرشبانه روز پنج بار انجام میشود و مرتباً به انسان هشدار میدهد و هفد آفرینش راخاطر نشان میسازد و موقعیت او را در این جهان گوشزد میمكند. نماز خود بینی وكبر را در هم میشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بارپیشانی بر خاك، در برابر خداوند میگذارد خود را ذره كوچكی در برابر عظمت اومیبیند، به همین جهت امام علی (ع) بعد از ایمان، نخستین عبادت را كه نماز است، باهمین هدف تبیین میكند و میفرماید: خداوند ایمان را برای پاكسازی انسانها از شركواجب كرده است و نماز را برای پاكسازی از كبر.
نماز اولین عملی است كه درقیامت به آن توجه میشود . « قال الصادق (ع) اولما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سایر عمله و اذا رُدترُدّ علیه سایر عمله.
و در مورد آن از انسان باز جویی میكنند كه عاملنیرومند و فوق العاده مؤثر، برای مهیا ساختن و آماده كردن و صمیمی و جدی شدن نسبتبه انجام عبادتها و اقدام به كارهای خیر و اعمال شایسته دیگر است. نماز به سائراعمال انسان ارزش و روح میبخشد؛ زیرا نماز روح اخلاص را زنده میكنند كه مجموعهایاست از نیت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه، تكرار این مجموعه در شبانه روز، بذرسائر اعمال نیك را در جان انسان میكارد، و روح اخلاص را تقویت میكند. و انساننماز گذار را آدمی شایسته و از هر جهت وارسته میسازد و برای انجام عبادتهای دیگرو اقدام در هر كار خیر آمادگی خاص به او ایجاد میكند. بنابراین، نماز چنیننمازگذاری، با این اوصاف كه ذكر شد، ایجاب میكند كه اعمال و عبادات دیگر، همه درستو با خلوص و از روی حقیقت انجام گیرد. از این رو، نماز اگر درست واقع شد به طوری كهمقبول درگاه حق قرار گیرد، سایر اعمال و عباداتش درست و پذیرفته میشود زیرا كهنماز درست، بقیه كارها را درست میكند. و اما اگر نماز درست انجام نگیرد، درنماز گذار اثری نخواهد كرد و از نمازش نتیجهی نخواهد گرفت آمادگی در او، بوجودنخواهد آمد و نسبت به اعمال و عبادتهای دیگر، اهمیتی نخواهد داد، چنانچه كه نسبت بهنماز توجه نداشته است و به آن اهمیت نمیداده است بدین جهت در قیامت به نمازش كهرسیدگی شد، و آن را قابل قبول نیافتند و درست نبود و پذیرفته نشد، لزومی ندارد كهبه سائر اعمالش توجه كرده و بررسی نمایند. زیرا كسی كه به فریضه بزرگ نماز، كه ركندین و عمود دین است اهمیت نداده باشد و آن را مراعات نكرده باشد روشن است كه بهسائر اعمال و عبادات بیشتر بی تفاوت بوده است و به آنها نیز اهمیتی نمیداده است وآنها را نیز مراعات نمیكرده است . از سوی دیگر، قبولی نماز مشروط به سایرتكالیف و احكام عملی است مانند، رعایت نجاست و طهارت، حلیت و حرمت مباح بودن و غصبینبودن لباس و مكان نمازگزار و نیز ادای وظایف مالی مانند پرداخت خمس، رعایت امورباطنی، اخلاص و پرهیز از ریا و. پس نماز ارتباط تنگاتنگ با بسیاری از اعمال وتكالیف شرعی دیگر دارد، لذا اهتمام به آن درحقیقت اهتمام به سایر احكام و دستورات دینی است.